معنی کلمه ژان دوم در لغت نامه دهخدا
ژان دوم. [ ن ِ دُوْ وُ ] ( اِخ ) نام کنت ریشمونت از 1239 تا 1286 م. و دوک برتانی از 1286 تا 1305 م.
ژان دوم. [ ن ِ دُوْ وُ] ( اِخ ) پادشاه آراگن ( 1397-1479 م. ). او را نیز عنوان پادشاهی ناوار بود.
ژان دوم. [ ن ِ دُوْ وُ ] ( اِخ ) پاپ مسیحی از سال 532 تا 535 م.
ژان دوم. [ ن ِ دُوْ وُ ] ( اِخ ) او را ژانل نیز گویند. ملکه ناپل ( 1371-1435 م. ).
ژان دوم. [ ن ِ دُوْ وُ ] ( اِخ ) پادشاه کاستیل متولد در 1405 و متوفی در 1454 م.
ژان دوم. [ ن ِ دُوْ وُ ] ( اِخ ) او را لوبن میگفتند که به اصطلاح زمان وی بمعنی مرد دلیر باشد. از 1350 تا 1364 م. پس از فیلیپ ششم دووالوآ پادشاه فرانسه بود. مولد او قصرِ گه دملوئی نزدیک مانس بوده است.
ژان دوم. [ ن ِ دُوْ وُ ] ( اِخ ) کازیمیر پنجم. پادشاه لهستان پسر سی ژیسموند سوم ( 1609-1672 م. ).
ژان دوم. [ ن ِ دُوْ وُ ] ( اِخ ) کمنن . امپراطور یونان از 1118 تا 1143 م.