چوب گز

معنی کلمه چوب گز در لغت نامه دهخدا

چوب گز. [ ب ِ گ َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چوبی که بدان پارچه و غیر آن پیمایش کنند. ( از غیاث اللغات ) ( آنندراج ). چوبی که بدان چیز و یا جائی را بپیمایند. گز. ( ناظم الاطباء ). رجوع به چوب ذرع شود.

معنی کلمه چوب گز در فرهنگ عمید

چوبی باریک به اندازۀ نیم گز یا ۸ گره که با آن پارچه را ذرع می کنند.

معنی کلمه چوب گز در فرهنگ فارسی

چوبی که بدان پارچه و غیر آن پیمایش کنند . چوبیکه بدان چیز و یا جائی را به پیمانید .

جملاتی از کاربرد کلمه چوب گز

خاک ره چیست نزد مشک و عبیر چوب گز پیش عود و صندل کیست
به زه کن کمان را و این چوب گز بدین گونه پرورده در آب رز
سخت شده چو چوب گز دندان بر نه و مگز وزه ره . . . ون یکی بمز جز تو که داند این لغز
از خرد بس نادر افتند کز بن یک چوب گز عزریائیلی برآید از پی اسفندیار