چشم پوشیده

معنی کلمه چشم پوشیده در لغت نامه دهخدا

چشم پوشیده. [ چ َ / چ ِ دَ/ دِ ] ( ن مف مرکب ) چشم بسته. پوشیده چشم :
تو گر شکر کردی که با دیده ای
وگرنه تو هم چشم پوشیده ای.سعدی.

معنی کلمه چشم پوشیده در فرهنگ عمید

چشم بسته.

معنی کلمه چشم پوشیده در فرهنگ فارسی

چشم بسته . پوشیده چشم .

جملاتی از کاربرد کلمه چشم پوشیده

افکنده بر موافق او عیش بهر چشم پوشیده از مخالف او عزّ و جاه روی
دست برداشته ام، از زر و سیم چشم پوشیده ام، از مال و منال
در مقامی که تماشا اثر بیرنگی‌ست چشم پوشیده به معنی همه را می‌بیند
مهر بر لب زده چون غنچه و رنگین سخنند چشم پوشیده و صدگونه تماشا دارند
چون عابد پر حیله به صد مکر و فن آن چشم پوشیده به گوشه محراب گرفته است
وقت مردن بود شبلی بی‌قرار چشم پوشیده دلی پرانتظار
با حیا گل نتوان چید ز خوبان صائب چشم پوشیده ز بستان چه تواند دریافت؟
کیست بی پرده به خورشید نظر باز کند؟ چشم پوشیده ما حجت پیدایی توست
همه پا کشیده ز راه هوا همه چشم پوشیده از ماسوا
هرآنکس می عشق نوشیده است زجان و جهان چشم پوشیده است