چرب تر

معنی کلمه چرب تر در لغت نامه دهخدا

چربتر. [ چ َ ت َ ]( ص تفضیلی ) روغندارتر. پرروغن تر. || زیادتر. ( ناظم الاطباء ). بیشتر. افزون تر : گرم وخشک و گرمیش چربتر از خشکی. ( التفهیم ، در صفت آفتاب ). خشکیش چربتر از سردی. ( التفهیم ، در صفت عطارد ). || وزین تر. ( ناظم الاطباء ). سنگین وزنتر. سنگین تر. || بهتر و راجح تر. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه چرب تر در فرهنگ عمید

۱. پرروغن تر، روغن دارتر.
۲. [مجاز] بیشتر، افزون تر.

جملاتی از کاربرد کلمه چرب تر

شرمت ناید این همه سرگردانی تا لقمۀ خاک چرب تر گردانی
چو در دلش نبود نور عشق و آه کشد چو چرب تر بود آن خشک و دود اوست عبث
قدر شمشیر ستم را خون من داند که چیست شعله را نبود ز روغن چرب تر کس مشتری
نیست فرقی، بلکه یک ران چرب تر باشد هنوز کوه را سنجید با خود چون ترازوی رکاب