چراغپا
معنی کلمه چراغپا در فرهنگ معین
معنی کلمه چراغپا در فرهنگ عمید
۲. حالت ایستادن اسب هنگامی که هردو دست خود را بلند کند و روی دوپا بایستد.
معنی کلمه چراغپا در ویکی واژه
پایة چراغ، آن چه که چراغ را روی آن گذارند.
حالت ایستادن اسب هنگامی که هر دو دست خود را بلند کند و روی دو پای خویش بایستد.
جملاتی از کاربرد کلمه چراغپا
تو بز نهای که برآیی چراغپایه به بازی که پیش گله شیران چو نره شیر شبانی
پیشش چو چراغپایه میایست چون فرصتهاست مر مهان را
چه مشکل است که هر گام از سیاهی بخت چراغپا نشود همچو برق، توسن ما