معنی کلمه چراغ وار در لغت نامه دهخدا چراغوار. [ چ َ / چ ِ راغ ْ ] ( ق مرکب ) مثل چراغ. مانند چراغ. همچون چراغ : چراغوار بکشتن نشسته بر سر نطعبباد سرد چراغ زمانه بنشاندیم.خاقانی.
جملاتی از کاربرد کلمه چراغ وار بی شمع روی روشن جانان چراغ وار خود را همی کشم که بمردن نمی رسم مگر که باد صبا برد رخش گلگونش که جان سوختگان را چراغ وار بکشت