چتر سیاه

معنی کلمه چتر سیاه در لغت نامه دهخدا

چتر سیاه. [ چ َ رِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مؤلف انجمن آرا ذیل «چتر» نویسد:... و چتر سیاه از علامات بنی عباس بوده همچنین رایت سیاه که بسلاطین خلعت میداده اند، و این دو بیت فرخی را که در صفت خط برآوردن معشوق گفته دلیل آورده است :
چه شور خواهی زین بیش کان دو روی سفید
سیاه گردد تو شرمسار و من غمگین
جواب ده که اگر نیستی سیاهی نیک
سیه نبودی چتر خدایگان زمین.
|| علامت پادشاهی :
ماه منیر صورت ماه درفش تو
روز سپید سایه چترسیاه تو.فرخی.در سیاهی شکوه دارد ماه
چتر سلطان ازآن کنند سیاه.نظامی.|| علامت سپاه و لشکر پادشاهی. علامتی که چون درفش و لوا پیشاپیش سپاه میبرده اند :
تو ز دوری دیده ای چتر سیاه
یک قدم پا پیش نه بنگر سپاه.مولوی.

معنی کلمه چتر سیاه در فرهنگ فارسی

علامت پادشاهی . یا علامت سپاه و لشکر پادشاهی . علامتی که چون درفش و لوا پیشاپیش سپاه میبرده اند .

جملاتی از کاربرد کلمه چتر سیاه

زمین را برآورده چتر سیاه ز ماهی شده قیرگون تا به ماه
و آنجا که رفت باز نگردد مگر که شب چتر سیاه بر کشد از حد قیروان
برداشت بت من از سر آن چتر سیاه زان پس که دل سپاه بس برد ز راه
با فرّ او به جعبه و ترکش تفاخر است تیغ کبود و جامه و چتر سیاه را
ماه منیر و مهر فروزنده پرتوی هست از مه درفش و ز چتر سیاه تو
تو ز دوری دیده‌ای چتر سیاه یک قدم فا پیش نه بنگر سپاه
ماهرویی هست پنهان زیر این چتر سیاه سرسری مگذر چو باد از زلف مشک افشان شب
سایه بان ساخته ز چتر سیاه زآفتاب حوادث اند پناه
صفت چتر سپید از پس آن چتر سیاه چون شب قدر و سپیده دم عید از پس آن
پرده از رخ برفکن بنما بعالم آن جمال حیف باشد بررخت چتر سیاه موی تو