معنی کلمه چاهیدن در لغت نامه دهخدا
دل من ز خود بسکه چاهیده است
مگر گرمی از ثعلبش دیده است.وحید ( در تعریف ثعلب فروش از آنندراج ).شدم بمدرس و چاهید فوق دین سر و مغزم
ز بس بگوش سخنهای سرد میرود آنجا.ملا فوقی یزدی ( از آنندراج ).|| سرد شدن دندان بخوردن تگرگ یا آب که بغایت سرد باشد. ( آنندراج ). || بهم خوردن دندانها از اثر سرما. ( ناظم الاطباء ).