چاره اندیش
معنی کلمه چاره اندیش در فرهنگ عمید
معنی کلمه چاره اندیش در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه چاره اندیش
روزی به طبیب چاره اندیش گفتم چه بود دوای نوبه؟
حق نگهدارت ای برادر هان چاره اندیش و جان خود برهان
اگر بدانی چه قدرها ذلیل شده ام و لطمه حرمانم فقیر کرده است بی هیچ ملاحظه چاره اندیش دردم می شوی. سرایر ضمیرم در آئینه خاطر حقیقت بینت پیداست، مصرع: من چگونه یک رگم هشیار نیست. هر چه کنی مختاری، در باب یار غایب که دوستان حاضر خصومت می بافند همان است که خود یافته ام، بیت:
کاری که زهجران تو در پیش من است نه در خور وهم چاره اندیش من است