معنی کلمه چاردست در لغت نامه دهخدا چاردست. [ دَ ] ( اِمرکب ) کنایه است از چارعنصر. چارآخشیج : این هفت قواره شش انگشت یکدیده چاردست و نه پشت.نظامی ( لیلی و مجنون ).
جملاتی از کاربرد کلمه چاردست ملک در ظل چتر او از ناز کرده خوش چاردست و پای دراز در آن دو لفظ سخن چاردست و پای شتر چنان نشنید کان شیوه عقل بگزیند