چابک رکاب. [ ب ُ رِ ] ( ص مرکب ) سوار نیک و فارس : ز جنگی سواران چابک رکاب به نهصد هزار آمد اندر حساب.نظامی ( شرفنامه ).سوار هنرمند چابک رکاب که بر آتش انگشت زد بی حساب.نظامی ( از شرفنامه ).
معنی کلمه چابک رکاب در فرهنگ فارسی
سوار نیک و فارس
جملاتی از کاربرد کلمه چابک رکاب
ز جنگی سواران چابک رکاب به نهصد هزار اندر آمد حساب
به گرد موکب چابک رکاب ره نرسد عنان به دست هوی داده ای چو من کِسِلی