پهنک

معنی کلمه پهنک در لغت نامه دهخدا

پهنک. [ ] ( اِ ) بهندی قنب است. ( تحفه حکیم مؤمن ).

معنی کلمه پهنک در فرهنگ عمید

قسمت پهن برگ یا گلبرگ.

معنی کلمه پهنک در فرهنگ فارسی

قسمت پهن برگ یاگلبرگ
( اسم ) قسمت پهن برگ
بهندی قنب است

معنی کلمه پهنک در فرهنگستان زبان و ادب

{blade , lamina} [زیست شناسی- علوم گیاهی] قسمت پهن برگ و گلبرگ
{palm , palm of anchor} [حمل ونقل دریایی] قسمت پهن و صاف پنجۀ لنگر

معنی کلمه پهنک در دانشنامه آزاد فارسی

پهنک (lamina)
بخش پهن برگ در دو طرف رگبرگ میانی گیاهان گل دار (نهاندانگان). پهنک عموماً نازک و مسطح، و معمولاً نخستین اندام فتوسنتز است. پهنک شبکه ای از رگبرگ ها برای هدایت آب و مواد غذایی دارد. در بیشتر مواقع، پهنک به ساختار نازک و پهن ریسۀ بسیاری از علف های دریایی نیز اطلاق می شود.

جملاتی از کاربرد کلمه پهنک

برگ‌هایی که پهنک واحدی دارند و به آن‌ها برگ‌های ساده می‌گویند.
درختچه‌ای است به ارتفاع تا ۴ متر، تنه آن به رنگ قهوه‌ای-زیتونی درخشان و بدون خار است. شاخه‌های کوتاه در بخش فوقانی به صورت انبوه قرار دارند. شاخه‌های کوچک و جوان بدون کرک، با پوست ابتدا سبز و سرانجام خاکستری-قهوه‌ای با زاویه گسترده قرار دارند. پهنک برگ آن بیضوی یا واژتخم‌مرغی به طول ۳۰ تا ۴۰ میلی‌متر و به عرض ۱۵ تا ۲۰ میلی‌متر با راس نوک‌دار، قاعده گوه‌ای و دو سطح بدون کرک، با لبه تقریباً کنگره‌ای است. گل‌ها قطری بین ۲۰ تا ۲۶ میلی‌متر دارند و به رنگ سفید یا قرمز هستند. میوه شفت بیضوی به طول ۱۰-۱۹ و عرض ۱۱-۱۳ می‌گیرد که دارای کرک مخملی است.
پهنک سطح تماس برگ و محیط را زیاد می‌کند. پهنک به علت نازک بودن دو نقش فتوسنتز و تعرق را به خوبی انجام می‌دهد. برگ هر گیاه معمولاً ویژگی‌های ظاهری خاص خود را دارا است. این ویژگی در درجه اول مربوط به خصوصیات ارثی گیاه و در درجه دوم مربوط به عوامل محیطی مانند نور، رطوبت و دما است.
رشد متفاوت و غیر منظم بخش‌های مختلف پهنک، در برگ‌های گیاهان مختلف سبب اشکال متفاوت آن‌ها می‌شود. به‌طور کلی برگ‌ها را بر حسب وضع پهنک به دو دسته بزرگ تقسیم می‌کنند.
برگهایی که پهنک آن‌ها از برگچه‌های متعدد تشکیل می‌شود به برگ‌های مرکب مرسوم‌اند.
بخش فعال برگ بوده و غالباً به علت دارا بودن کلروفیل سبز رنگ است. پهنک ممکن است وجود نداشته یا بسیار کاهش یافته باشد و مثلاً به صورت پیچک در می‌آید. پهنک معمولاً به شکل صفحهٔ مسطحی است که رگبرگ‌ها از آن می‌گذرند. رگبرگ‌ها ادامهٔ دمبرگ بوده و در سطح زیرین مشخص‌تر هستند. چگونگی پراکندگی رگبرگ‌ها را در سطح برگ رگ‌بندی (گسترش رگبرگ‌ها) می‌نامند.
نارون، درخت یا درختچه‌ای است که پوست آن در وهلهٔ اول صاف است و پس از مدتی، پوست درخت رگه رگه می‌شود. (رگه طولی) شاخه‌های آن پوشیده از برگ‌های متناوب بیضی و دارای دمبرگ است. پهنک برگ آن قرینه نیست و دندانه‌های زیادی دارد. میوهٔ آن پس از خشک شدن به سرعت از غلاف خود بیرون نمی‌آید.
پهنک برگ‌های ساده ممکن است کامل بوده، یا به حاشیه به علت بریدگی‌ها یا فرورفتگی‌ها اشکال مختلف پیدا کند. انواع برگ‌های ساده را از روی پهنک و کناره آن‌ها که دارای دندانه یا کنگره‌است و همچنین بر حسب نوع و عمق بریدگی حاشیه که سطحی است یا کم و بیش به رگبرگ و سطحی می‌رسد نامگذاری می‌کنند.
در گیاهان آوندی، برگ‌ها زوائد جانبی ساقه‌اند که از مریستم انتهایی نوک ساقه پدید می‌آیند. بیشتر برگ‌ها اندام‌های پهن و سبز رنگی هستند که با نظم و ترتیب ویژه‌ای بر روی ساقه گیاهان قرار دارند. برگ از پهنک و دمبرگ و نیام تشکیل شده‌است و به رگه‌های آن رگبرگ می‌گویند.
برگ گیاهان تک‌لپه‌ای از دو بخش پهنک و نیام تشکیل شده‌است. گسترش رگبرگ قسمت اعظم آن‌ها موازی است. در محل اتّصال نیام به پهنک زبانک وجود دارد. در بعضی گونه‌های غلات در محل اتّصال پهنک به نیام یک جفت گوشواره وجود دارد.