پهنور

معنی کلمه پهنور در لغت نامه دهخدا

پهنور. [ پ َ ]( اِ ) چیزی چون دستنبو. ( انجمن آرا ). چیزی چون دستنبوی که بتازی حنظل گویند و قثاء النعام. ( آنندراج ) ( برهان ). || پهی که خرزهره باشد. ( برهان ).

معنی کلمه پهنور در فرهنگ عمید

کبست، حنظل، هندوانۀ ابوجهل.

جملاتی از کاربرد کلمه پهنور

سهمگین راهی فرازش ریزه سنگ سیاه پهنور دشتی نشیبش توده ریگ روان