پلنگانه

معنی کلمه پلنگانه در لغت نامه دهخدا

پلنگانه. [ پ َ ل َ ن َ / ن ِ ] ( ق ، اِ ) همانند پوست پلنگ یا به رنگ و مانند پوست پلنگ. ظاهراً عبایی صوفیان یا علما را بوده است :
عبای پلنگانه در بر کنند
بدخل حبش جامه زر کنند.سعدی ( بوستان ).

معنی کلمه پلنگانه در فرهنگ عمید

۱. مانند پلنگ.
۲. (صفت ) مانند پوست پلنگ.

جملاتی از کاربرد کلمه پلنگانه

این روستا در دهستان پلنگانه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۱ نفر (۹خانوار) بوده‌است.
جاف، از ایل‌های کرد ایران و مشرق عراق است. ایل جاف در ایران، امروزه در استان کرمانشاه، بیشتر در دهستان‌های شیوه سر، کَلاشی و ماکُوان و مره خیل (از بخش بایِنْگان)، شهر شاهو از بخش مرکزیِ شهرستان روانسر، دهستان‌های زِمکان و خانه شور (هر دو از بخش مرکزیِ شهرستان ثَلاثِ باباجانی)، و دهستان‌های پلنگانه و شروینه (هر دو از بخشِ مرکزی شهرستان جوانرود) پراکنده‌اند. این ایل در دهستان زمکان و منصور آقایی، فقط ییلاق و در دیگر دهستان‌ها ییلاق و قشلاق دارند.