پف کرده

معنی کلمه پف کرده در لغت نامه دهخدا

پف کرده. [ پ ُ ک َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) آماسیده. ورم کرده. برآمده. || پُفالو.

معنی کلمه پف کرده در فرهنگ عمید

ورم کرده، آماسیده.

معنی کلمه پف کرده در فرهنگ فارسی

( صفت ) ورم کرده آماسیده پفیده .

جملاتی از کاربرد کلمه پف کرده

برنجک انواع مختلفی دارد که یک نوع محبوب آن در ایران بنام نان برنجک یافت میشود که محصولی تهیه شده از برنجک یا برنج پف کرده است و معمولاً بدلیل کالری کم بعنوان محصولی پرهیزی مورد استفاده قرار میگیرد.
مقداری از شکر را به روش بن ماری ذوب می کنیم .سپس با برنجهای پف کرده مخلوط می کنیم تا برنجها به همدیگر بچسبند سپس روی یک سطح صاف آن‌ها را پهن کرده و با کمک وردنه یا پشت قاشق صاف می کنیم و بعد از خنک شدن آن‌ها را برش می زنیم.