پشت گوسفند

معنی کلمه پشت گوسفند در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پشت گوسفند (قرآن). بخش مخالف شکم و سینه بدن انسان و حیوان ، پشت خوانده می شود.
پیه و چربیهای چسبیده بر پشت گوسفند ، برای یهود حلال بود.«وعلی الذین هادوا حرمنا کل ذی ظفر ومن البقر والغنم حرمنا علیهم شحومهمآ الا ما حملت ظهورهمآ او الحوایآ او ما اختلط بعظم ذلک جزینـهم ببغیهم وانا لصـدقون»؛ و بر یهودیان، هر حیوان ناخن دار (حیواناتی که سم یکپارچه دارند) را حرام کردیم؛ و از گاو و گوسفند ، پیه و چربیشان را بر آنان تحریم نمودیم؛ مگر چربیهایی که بر پشت آنها قرار دارد، و یا در دو طرف پهلوها، و یا آنها که با استخوان آمیخته است؛ این را بخاطر ستمی که می کردند به آنها کیفر دادیم؛ و ما راست می گوییم.
← حیوانات حرام شده بر یهود
۱. ↑ انعام/سوره۶، آیه۱۴۶.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۲۲۴، برگرفته از مقاله «پشت گوسفند».
...

جملاتی از کاربرد کلمه پشت گوسفند

با خودگفت: ای عجب، سوختن چنین دخل، دریغشان نمی آید؟ از آنجا درگذشت و حیران و بتعجب میرفت تا رسید به جایی. مردی دیدکه با سنگی میکوشید تا آن سنگ را بردارد. نمی توانست برگرفتن و نمی توانست از جا جنبانیدن سنگی دگر آورده و پهلوی آن نهاده می کوشید تا هر دو را بهم برگیرد. بجنبانید نتوانست برگرفتن. گفت: ای عجب تا یکی بود، نمیتوانست از جا جنبانیدن اکنونکه دو شد وگرانتر شد، چون میتواند از جا جنبانیدن؟ رفت، سنگ سوم آورد، پهلوی آن دو نهاد. چون سه سنگ شد، هر سه را برداشت و روان شد. عازم، این عجایب نیز بدید و باز در بیابان روان شد. گوسفندی دیدکه پنج کس آن را نگاه می داشتند. یکی بر پشت گوسفند سوار شده بود و یکی گوسفند بر او سوار شده بود و یکی پستان گوسفند راگرفته بود و میدوشید یکی سُروُی گوسفند راگرفته بود و یکی دنبه اش را به دو دست گرفته بود و عازم را دستوری پرسیدن نی. از آنجا روان شده، می رفت. ماده سگی دید. در شکم او سگ بچگان جمله به بانگ آمده.