پشت اسب

معنی کلمه پشت اسب در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پشت اسب (قرآن). پشت ، قسمت خلفی تن از کمر به بالاست.
آفریده شدن اسب ، برای سوار شدن بر پشت آنان و تجمل است.«والخیل... لترکبوها وزینة ویخلق ما لاتعلمون»؛ همچنین اسبها و استرها و الاغها را آفرید؛ تا بر آنها سوار شوید و زینت شما باشد، و چیزهایی می آفریند که نمی دانید.
← زینت
۱. ↑ لغت نامه، ج۴، ص۴۹۱۰، «پشت».۲. ↑ نحل/سوره۱۶، آیه۸.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۲۲۲، برگرفته از مقاله «پشت اسب».
...

جملاتی از کاربرد کلمه پشت اسب

سپر بر کتف نیزه بر پشت اسب خروشنده مانند آذرگشسب
به تک در ربودندی از پشت اسب پیاده به کردار آذرگشسب
نشست انگهی سام بر پشت اسب چو بر چرخ گردنده آذرگشسب
و وی پیش پدر کارهای بزرگ کرد، و اثرهای مردانگی فراوان نمود و از پشت اسب مبارز ربود. و چون گروهی از ایشان بحصار التجا کردند، مقدّمی از ایشان بر برجی از قلعت بود و بسیار شوخی‌ میکرد و مسلمانان را بدرد میداشت‌، یک چوبه تیر بر حلق وی زد و او بدان کشته شد و ازان برج بیفتاد، یارانش را دل بشکست و حصار را بدادند. و سبب آن همه یک زخم مردانه‌ بود. امیر محمود چون از جنگ فارغ شد و بخیمه بازآمد، آن شیربچه را بنان خوردن فرود آورد و بسیار بنواخت و زیادت تجمّل فرمود . از چنین و مانند چنین اثرها بود که او را بکودکی روز ولی عهد کرد که می‌دید و می‌دانست که چون وی ازین سرای فریبنده برود، جز وی این خاندان بزرگ را- که همیشه برپای باد- برپای نتواند داشت. و اینک دلیل روشن ظاهر است که بیست و نه سال است تا امیر محمود، رضی اللّه عنه، گذشته شده است و با بسیار تنزّلات‌ که افتاد، آن رسوم و آثار ستوده و امن و عدل و نظام کارها که درین حضرت بزرگ است، هیچ جای نیست و در زمین اسلام از کفر نشان نمی‌دهند. همیشه این خاندان بزرگ پاینده باد و اولیاش‌ منصور و اعداش‌ مقهور و سلطان معظّم، فرخ- زاد، فرزند این پادشاه بزرگ کامروا و کامگار و برخوردار از ملک و جوانی بحقّ محمّد و آله‌ .
چنان شجاعت کرد او بکودکی در غور ز پشت اسب مبارز ربود پیش پدر
راهب فلورانس از شهر ووستر نخستین کسی بود که این رویداد‌ها را ثبت کرده است اما هیچ اشاره‌ای به اعتراض برهنه بر پشت اسب نکرده است. یک سده پس از مرگ بانو گودایوا یک مورخ دیگر به نام راجر از ونداور داستان برهنه سوار بر اسب را نقل کرده است. توجه شود راجر از ونداور فردی بود که درباره واقعیت‌های تاریخی افسانه‌پردازی‌های زیادی می‌کرده است. بنابراین به احتمال زیاد این داستان افسانه باشد.
اسب یکی از وسایل حمل و نقل در مسیر های طولانی بود. اگرچه از نعل اسب و افسار استفاده می شد، ایرلندی های گیلیک از زین یا رکاب استفاده نمی کردند. هر مردی آموزش دیده بود که از زمین به پشت اسب خود بپرد ایرلندی ها اسب های خود را با میله ای که در انتها قلابی داشت هدایت می کردند.
خدایگانا، چونانکه کهربا که را ز پشت اسب عدو را بنیزه بربایی
بر پشت اسب روز ملاقات حیدری وندر کف تو تیغ تو صمصام حیدرست
سوار ایشان بر پشت اسب چونان بود کجا بروید بر تیغ کوهسار شجر
باشد مقام باقی خیلش میان خاک چون پشت اسب جنگی باشد مقام تو
فرود آمد از پشت اسب سیاه کمندش بیفکند بر پیشگاه
سلیمان پاشا، فرزند اورخان که احتمالاً قرار بود بر منصب پدر تکیه بزند، در سال ۱۳۵۷ در اثر جراحات حاصل از سقوط از پشت اسب پیش از پدر درگذشت. مرگ سلیمان ضربه روحی سنگینی به اورخان وارد کرد.