پس فکند

معنی کلمه پس فکند در لغت نامه دهخدا

پس فکند. [ پ َ ف َ / ف ِ ک َ ] ( ن مف مرکب ) مخفف پس افکند. پس انداز. ذخیره. ذخر. یخنی :
زر و درم بنماند نظر بمعنی دار
که پس فکند بزرگان بجز ثنا نبود .کمال خجندی یا کمال اسماعیل ؟.و نیز رجوع به پس افکند شود.

معنی کلمه پس فکند در فرهنگ عمید

= پس * پس افکندن

معنی کلمه پس فکند در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- ذخیره اندوخته پس افکندن پس انداز پس او گند . ۲- آنچه از اقساط بدهی و قرضی در موعد خود پرداخت نشده باشد.

جملاتی از کاربرد کلمه پس فکند

سیم و زر دادند او را پس فکند شیئی لله گفت با بانگ بلند
تا برود قطره قطره از تنشان خون پس فکند خونشان به خم در قتال