پس خورده

معنی کلمه پس خورده در لغت نامه دهخدا

پس خورده. [ پ َ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) پس مانده. باقی مانده طعام یا شراب پس از خوردن و آشامیدن کسی آنرا. سُؤر. نَغبه. غُمجَه ، اسار: پس خورده بازگذاشتن. ( تاج المصادر بیهقی ). اِشتف فی الأناء کله ؛خورد تمامه آب آوند را که پس خورده نماند. دِعِرم ؛ شتری که آب پس خورده شتران را خورد. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه پس خورده در فرهنگ عمید

بازماندۀ خوراک که پس از خوردن غذا باقی بماند، پس مانده.

جملاتی از کاربرد کلمه پس خورده

بهر فرزند ار ذخیره مینهی مغز خر پس خورده ای و ابلهی