پس بر

معنی کلمه پس بر در فرهنگستان زبان و ادب

[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← کلید پس بَر

جملاتی از کاربرد کلمه پس بر

نقلست که یک روز در محبت سخن می‌گفت. مرغی از هوا فرو آمد و بر سر او نشست پس بر دست او نشست پس بر کنار او نشست پس از کنار بر زمین نشست پس چندان منقار بر زمین زد که خون از منقار او روان شد پس بیفتاد و بمرد.
دعویِ استقامت با نفس منقطع کن مسمارِ صلح از آن پس بر نعل ماجرا زن
آمار پارامتری به مجموعه روش‌های آماری‌ای گفته می‌شود که مدلی پارامتری برای پدیدهٔ احتمالی مورد مطالعه فرض می‌شود و همهٔ استنتاج‌های آماری از آن پس بر اساس آن مدل انجام می‌شود.
جواب داد که هین گوش دار پس بر خواند بدان خوشی که ز جانم برفت صبر و قرار
غم چون تو را فشارد تا از خودت برآرد پس بر تو نور بارد از چرخ آبگونی
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَّبَ بِآیاتِ اللَّهِ یعنی: بالقرآن، وَ صَدَفَ عَنْها ای اعرض عنها، فلم یؤمن بها. پس بر سبیل تهدید و وعید گفت: سَنَجْزِی ای: فی الآخرة الَّذِینَ یَصْدِفُونَ عَنْ آیاتِنا سُوءَ الْعَذابِ بِما کانُوا یَصْدِفُونَ.
نخست بر پردهٔ راست چیزی بگوی پس بر رسم هر پرده چون پردهٔ ماده و پردهٔ عراق و پردهٔ عشاق و پردهٔ زیرافگند و پردهٔ بوسلیک و پردهٔ سپاهان و پردهٔ نوا و پردهٔ بسته و پردهٔ راهوی شرط مطربی به جای آر
البته رقابت اصلی این حزب‌ها زین پس بر سر جذب نمایندگان مستقل است که ۶۰٪ مجلس را در دست دارند.
هندو نیم ار تو را چرا پس بر بام غم تو پاسبانم
شرط پنجم آن که همین احتیاط در خوردنی و پوشیدنی و گفتنی نگاه دارد که آن مهمتر است، چون مهمتر دست ندارد، دلیل آن بود که این احتیاط برای رعونت یا برای عادت می کند چنان که کسی طعام خورد در وقتی که گرسنگی وی به ضرورت نباشد، آنگاه تا دست و دهان نشوید نماز نکند و این مقدار نداند که هرچه نجس است بی ضرورت چرا می خورد؟ و اگر پاک است دست چرا می شوید؟ پس بر جامه ای که عامیان شسته باشند نماز می نکند و طعامی که در خانه عوام پخته باشند چرا می خورد؟ و احتیاط در پاکی لقمه مهمتر است و بیشتر این قوم در خانه بازاریان طعام پخته خورند و بر جامه ایشان نماز نکنند و این نه نشان صدق باشد در این کار.
تهٔ خنجر نهد اول سر خویش کشد پس بر دگر سر خنجر خویش
روزی از دست جفا آخر عنان بستانمت داد خود دانم از این پس بر چسان بستانمت
«لتأم و سپاهی کوچصفهان بر تمامی سپاه و لتأم الکای بیه پس بر حسب شوکت و استطاعت تفوق در جهان دارد [۵][پیوند مرده]
بپوشاند پس بر برادر پسر زسر تا به پا رخت فرخ پدر