پس افکنده
معنی کلمه پس افکنده در فرهنگ عمید
۲. اندوخته، ذخیره، پس انداز: هم به علم خودش بده پندی / که نداری جز این پس افکندی (اوحدی: ۵۴۳ ).
معنی کلمه پس افکنده در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه پس افکنده
راتب یک روزه نیست بخشش اورا هر چه پس افکنده شهور و سنین است
چو زلفش سر کشان را بنده میداشت چنان نقدی ز پس افکنده میداشت