پریشان خاطر
معنی کلمه پریشان خاطر در فرهنگ عمید
۲. دل تنگ.
۳. مضطرب.
معنی کلمه پریشان خاطر در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه پریشان خاطر
تا دیده ام آن طرّهٔ طرّار، پریشان خاطر شده آشفته و گفتار پریشان
پریشان خاطران آشفته حالان پریشان خاطر و آشفته حالش
فتاده زار و رو بنهاده بر خاک پریشان خاطر و مجروح و غمناک
دامن گر پر زر و دایم پریشان خاطر است صد پریشانی به عالم هست غیر از بی زری
گرچه او شیفته دل گشت و پریشان خاطر دل من بی الم و خاطر من بی غم شد
فرستاده برون در بماندند پریشان خاطر و اب ت ر بماندند