پرزیان. [ پ ُ ] ( ص مرکب ) ضارّ. پرضرر : شنیدستی آن داستان بزرگ که ارجاسپ آن پرزیان پیر گرگ.فردوسی.چنین گفت موبد به پیش گروه بمزدک که ای مرد دانش پژوه یکی دین نو ساختی پرزیان نهادی زن و خواسته در میان.فردوسی.
معنی کلمه پرزیان در فرهنگ عمید
آنچه یا آن که ضرر بسیار دارد، پرضرر.
معنی کلمه پرزیان در فرهنگ فارسی
( صفت ) پر ضرر ضار .
جملاتی از کاربرد کلمه پرزیان
از آن زشت پتیارگان شیر و گرگ چنان پرزیان دشمنان سترگ
صدقه از آن لعل کان بخش بر این پرزیان ور ز برای تو جان صدقه ندادم مده
کمان بستدی سرد گفتی بدوی که ای پرزیان گرگ پرخاشجوی