معنی کلمه پربر در لغت نامه دهخدا پربر. [ پ ُ ب َ ] ( ص مرکب ) ( درخت... ) پُربار. بسیاربار. بسیاربَر.
معنی کلمه پربر در فرهنگ فارسی پربار، پرمیوه، پرثمر، پرپهنا، پهن، عریض( اسم ) ۱- خان. تابستانی.۲- بالاخانه غرفه .
جملاتی از کاربرد کلمه پربر چه زحمتها که من از گردش اختر نمیبینم نهال بخت خود را هیچگه پربر نمیبینم