پر رنگ

معنی کلمه پر رنگ در لغت نامه دهخدا

پررنگ. [ پ ُرْ، رَ ] ( ص مرکب ) که رنگ سیر دارد. که رنگ تند دارد. سیر. مقابل کم رنگ : چای پررنگ.

معنی کلمه پر رنگ در فرهنگ عمید

آنچه رنگ تند و تیره دارد.

معنی کلمه پر رنگ در فرهنگ فارسی

( صفت ) که رنگ تند دارد که سیر رنگ است مقابل کم رنگ : چای پر رنگ .

جملاتی از کاربرد کلمه پر رنگ

این مقبره بر روی افراز (گسل) برج معاذ قرار دارد. بیبی گل پر زن پارسا و نیکو کاری بوده که در گذشته در برج معاذ زندگی می‌کرده. یک کهور و یک نوع درخت عجیب با گلهایی مانند شکوفه‌های انار کنار این مقبره قرار دارند در واقع این مقبره زیر این درختان است. به گفته مردم برج معاذ گل‌های این درخت در شب‌های جمعه درخشش خاصی دارند و پر رنگ تر از بقیه اوقات هستند. این درخت در تمامی روزهای سال حتی در زمستان نیز گل می‌دهد.
ز مرغان دشت پر رنگ مطر ز شعر کرکانی ز سوسن باغ پر و شی مزعفر شهر آزاری
از آن زمان این شرکت به‌طور مستمر در حال گسترش در سوئد و دیگر کشورها بوده‌است و در ایران نیز دفتر دارد. حضور پر رنگ اریکسون در استکهلم به گسترش این شهر و تبدیل آن به یکی از مراکز فناوری اطلاعات در اروپا کمک شایانی کرده‌است.
گرد خرامت از چمن برد طراوت بهار گل زحیا عرق ‌کند تا پر رنگ تر شود
چو طاوس پر رنگ و زیب و نگار به رخسار همچون گل اندر بهار
سرگذشت اسحاق در باب‌های ۲۱ تا ۳۵ سفر پیدایش، اولین کتاب تورات در تنخ، روایت شده‌است. برخلاف دو شه‌پدر دیگر (ابراهیم و یعقوب)، پیدایش حاوی اطلاعات زیادی دربارهٔ اسحاق نیست. داستان تولد، کودکی و قربانی شدن او در واقع بخشی از داستان ابراهیم است و اسحاق شخصیت اول این روایات نیست. بعد از مرگ ابراهیم، اسحاق فقط در باب ۲۶ حضوری پر رنگ دارد و عمل قابل توجه دیگری از او سر نمی‌زند. در ادامه داستان او پیر شده‌است و قربانی نیرنگ ربه‌کا و یعقوب واقع می‌شود. به‌طور کلی می‌توان گفت با پایان حضور ابراهیم در داستان، داستان یعقوب آغاز شده‌است و اسحاق باز هم شخصیت دوم روایت است. حتی باب ۲۶ نیز بازتابی از روایت زندگی ابراهیم است و همچنین شباهت بسیار به داستان پسران یعقوب دارد.
زرنگ خون رنگان کوه پر رنگ چو سنگی کوه بر آهو شده تنگ
زخویش تا نروی ناز این چمن برجاست شکست در پر رنگ تو کرد پروازش
نگه کرد مرغی بغایت بزرگ ز پر رنگ بد پیکر او سترگ
اصطلاح‌ها در برخی لغت‌نامه‌ها به صورت برجسته و پر رنگ و در زیر واژه مورد نظر (کلید واژه) قرار می‌گیرند. واژه‌نامه‌های سری لانگمن از این دسته هستند. در لغت‌نامه‌های آکسفورد، اصطلاح‌ها با اندازه قلم ریزتر از کلید واژه و گاهی با رنگی دیگر و در زیر آن‌ها جای می‌گیرند.
توانست در زمان ۴ سال دوره ۶ ساله آنجا را با موفقیت به پایان رساند. با استفاده از بورس تحصیلی به انگلستان سفر کرد و در لندن دروه شش ماه تکمیلی طراحی و سرامیک را گذراند. از استادان وی می‌توان به جواد رستم شیرازی، میرزا آقا امامی، حاج مصور الملکی و محمد ناصر صفا اشاره کرد که نقش جواد رستم شیرازی در پرورش وی پر رنگ تر بوده‌است.
به رنگ شمع بهار حضور خلوت و محفل شکستی از پر رنگ آشکار کردم و دیدم
در حال حاضر منابع سوخت فسیلی ایران، بیش از ۹۸ درصد از سهم تولید انرژی را بر عهده دارند ولی با توجه به روند سرمایه‌گذاری‌های اخیر ایران برای احداث نیروگاه‌های تجدیدپذیر و اتمی، این سهم تغییراتی خواهد داشت ولی نقش سوخت‌های فسیلی همچنان بسیار پر رنگ تر از منابع دیگر خواهد بود.
قصد این قرارگاه حضور پر رنگ در پروژه‌هایی است که در مناطق مرزی و صعب العبور و محروم واقع شده و بخش خصوصی حاضر به کار در آن مناطق نیست.
بیخودی گل می‌کند از پردهٔ آزادیم می‌شود برق نظر بال و پر رنگ چراغ
چو شمع بلبل ا:‌ن باغ بسکه عجز نماست شکستن پر رنگ است سعی منقارش
بستردی این دل پر رنگ ز زنگار بلا غم آن عارض چون رنگ خط زنگاری