پای رود
معنی کلمه پای رود در لغت نامه دهخدا

پای رود

معنی کلمه پای رود در لغت نامه دهخدا

پای رود. ( اِخ ) موضعی به مغرب کبراباد در مشرق قهستان.

معنی کلمه پای رود در فرهنگ فارسی

موضعی به مغرب کبر آباد در مشرق قهستان

معنی کلمه پای رود در دانشنامه عمومی

پای رود یا مصب یا خورِ رودخانه ای ( به فرانسوی: estuaire ) توده ای نیمه محصور از آب های ساحلی در جایی که آب دریا با آب های شیرین، مخلوط و رقیق می شود، گویند. به بیان دیگر مَدخلِ قیف مانندِ ورودیِ رودخانه به دریا که بر اثر بالا آمدن سطح دریا یا فرونشینی زمین سیلابی دهانهٔ رودخانه ساخته شده باشد، پای رود گویند.
به موجی که در پای رود در هنگام مَد پدید می آید اصطلاحاً "آبخیزِ کِشَندی" گفته می شود.
معنی کلمه پای رود در فرهنگ فارسی
معنی کلمه پای رود در دانشنامه عمومی
جملاتی از کاربرد کلمه پای رود

جملاتی از کاربرد کلمه پای رود

آکواریوم تونکو عبدالرحمان باغ وحش نگارا، اولین آکواریوم آب شیرین بر اساس بوم شناختی است که رودخانه و تالاب را مورد توجه قرار داده است. بخش آکواریوم، اکوسیستم یا زیستگاه ساختار رودخانه مالزی در نواحی بالادستی، میانی و پایین دستی پای رود و در نهایت دریا را نشان می‌دهد. آبزیان آکواریوم ترکیبی از ماهی‌هایی که به‌طور معمول در رودخانه‌های مالزی دیده می‌شوند، گونه‌های کمیاب یا در معرض خطر شامل بی مهرگان مانند خرچنگ، میگو، مرجان و حشرات آبزی است.
بادی از بخت تو تا از اثر جوهر طبع در جهان آدمی از پای رود مرغ به پر
ز دستش درین دیر دیرینه پای رود هر چه هست آن بماند به جای