پاکیزه گوی

معنی کلمه پاکیزه گوی در لغت نامه دهخدا

پاکیزه گوی. [ زَ / زِ ]( نف مرکب ) گوینده سخنان پاک و شایسته :
دو مرد خردمند پاکیزه گوی
بدستار چینی ببستند روی.فردوسی.

معنی کلمه پاکیزه گوی در فرهنگ فارسی

( اسم صفت ) آنکه سخنان پاکیزه گوید گویند. سخنان پاک و شایسته .
گوینده سخنان پاک و شایسته

جملاتی از کاربرد کلمه پاکیزه گوی

زنخدان چو از سیم پاکیزه گوی که افتد چه از نوک چوگان دروی
ولیکن سخن های پاکیزه گوی ز ایّام سرسبزی شاه گوی