پاداری

معنی کلمه پاداری در لغت نامه دهخدا

پاداری. ( حامص مرکب ) پابرجائی.پایداری. پافشاری. استقامت. || اعتبار.

معنی کلمه پاداری در فرهنگ عمید

۱. پایداری، استقامت.
۲. پافشاری.

معنی کلمه پاداری در فرهنگ فارسی

۱ - استقامت پا برجایی . ۲ - اعتبار.
پابرجائی پایداری

جملاتی از کاربرد کلمه پاداری

تو هم پاداری و گوش و بصر هم بکن از غیر حق این دم حذر هم
دل و دین تاب و توان رفت و برفتم از دست بر سر کوی وفا کیست به پاداری ما
از حقیقت نیست ناخشنود رفتن زین چمن گر نداری گل به کف، خاری به پاداری سلیم
کو صبروچه طاقت‌که به صحرای محبت در آبله پاداری و در ناله رسایی‌ست