{injury time} [ورزش] وقت تلف شده ای که برای جبران هرگونه اتلاف وقت ناشی از آسیب دیدگی یا تعویض بازیکنان و جز آن به زمان قانونی بازی افزوده می شود {stoppage time} [ورزش] وقتی که برای جبران زمان تلف شدۀ بازی به وقت قانونی آن افزوده می شود
جملاتی از کاربرد کلمه وقت تلف شده
این ایستگاه به عنوان ایستگاه پایانه ای طراحی شدهاست که خطوط ریلی از خط اصلی منشعب شده و به ایستگاه ختم میشوند. این امر باعث شدهاست که بعضی خطوط عبوری از اصفهان کلا ایستگاه را دور زده و باعث صرفه جویی در یک تا دو ساعت از وقت تلف شده برای ورود به شاخه و معکوس کردن شود.