وجیب
معنی کلمه وجیب در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه وجیب
سر زبالین شرق برداری دامن وجیب پر ز زرداری
لباس گل را صد دامن است وجیب یکی مگرکه کسوت حورست وحلّۀ رضوان
از تو در آویختم همچو قبای تو زانک خون من وجیب تو هر دو در آن کردن است