وجهک

معنی کلمه وجهک در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی وَجْهَکَ: چهره ات -رویت (وجه هر چیزی به معنای ناحیهای از آن چیز است که با آن با غیر روبرو میشود و ارتباطی با آن دارد ، همچنان که وجه هر جسمی سطح بیرون آن است ، و وجه انسان نیم پیشین سر و صورتش میباشد ، یعنی آن طرفی که با آن با مردم روبرو میشود ، و وجه خدا چیزی...
معنی شَطْرَ: بعض - قسمتی (منظور از بعض مسجد الحرام همان کعبه است ، واینکه صریحا نفرمود فول وجهک الکعبة و یا فول وجهک البیت الحرام برای این بود که مقابل حکم قبله قبلی قرار گیرد چون شطر مسجد اقصی نیز منظور صخره ای معروف در آنجا بود ، نه همه آن مسجد )
معنی شَطْرَهُ: بعض آن - قسمتی از آن (منظور از بعض مسجد الحرام همان کعبه است ، واینکه صریحا نفرمود فول وجهک الکعبة و یا فول وجهک البیت الحرام برای این بود که مقابل حکم قبله قبلی قرار گیرد چون شطر مسجد اقصی نیز منظور صخره ای معروف در آنجا بود ، نه همه آن مسجد )
ریشه کلمه:
ک (۱۴۷۸ بار)وجه (۷۸ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه وجهک

کردم نماز در خم محراب ابرویت قرت بنور وجهک عینای فی الصلات
سیدی ایم هو کی، خذیدی ایم هو کی ارنی وجهک ساعة، نقتدی ایم هو کی
که می عشق را تویی ساقی کأسه شمس وجهک الباقی
لمعات وجهک اشرقت و شعاع طلعتک اعتلی ز چه رو ألست بربکم نزنی بزن که بلی بلی
بهر چه بنگرم از غایت نظربازی رایت وجهک فیه ولانظرت سواک
برغم انفک لا تنکسر کما الحیوان به نصف وجهک لا تسجدن شبیه یهود
یا فرحی مونسی یا قمر المجلس وجهک بدر تمام ریقک خمر حلال
غافل ز تو یک دم دل مشتاق نگردد اذ لیس سوی وجهک فی عین شهودی