معنی کلمه وباره در لغت نامه دهخدا ( وبارة ) وبارة. [ وِ رَ ] ( ع اِ ) ج ِ وَبر و آن جانوری است.( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). رجوع به وبر شود.
جملاتی از کاربرد کلمه وباره نخست لدروه کز روی برج وباره آن چو کوه کوه فروریخت آهن و مرمر پرستندگان را اسیران کنند دژ وباره کوه ویران کنند همی خورد زخم و همی کشت مرد خود وباره گشته نهان زیر گرد