واگو
معنی کلمه واگو در فرهنگ عمید
* واگو کردن: (مصدر متعدی ) سخن شنیده را بازگفتن.
معنی کلمه واگو در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه واگو
مرا گوید یکی صورت منم اصل غزل واگو خمش کردم نشاید داد این خاتم به هر گرگین
گفت واگو کز چه نومیدیستت چیست مطلوب تو رو با چیستت
زود شمشیر از غلافش بر کشید گفت سر خنده واگو ای پلید
گفت آخر در سبو واگو که چیست گفت از آنک خوردهام گفت این خفیست
آمد عثمان شهاب دین هین واگو غزل مرا مکرر
ای علی که جمله عقل و دیدهای شمهای واگو از آنچ دیدهای
رازیکه بگفتی ای بت بدخویم واگو که من از لطف تو آن میجویم