وارک

معنی کلمه وارک در لغت نامه دهخدا

وارک. [ رِ ] ( ع اِ ) جایی که سوار پای خود را بر آن گذارد، و وارکة با تاء نیز آمده است. ( از اقرب الموارد ). جایی که راکب پای خود را گذارد از پالان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). وارکة.
وارک. [ رَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کریت در بخش پاپی شهرستان خرم آباد. در 45هزارگزی غرب سپید دشت و 30 هزارگزی شمال غربی ایستگاه کشور واقع شده است. نقطه ای است کوهستانی ، سردسیر و دارای 60 تن سکنه. اهالی آن از چشمه استفاده میکنند. محصولات آنجا غلات ، تریاک و لبنیات و شغل مردم زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

معنی کلمه وارک در فرهنگ فارسی

دهیست از دهستان کریت در بخش پاپی شهرستان خرم آباد . در ۴۵ هزار گزی غرب سپید دشت و ۳٠ هزار گزی شمال غربی ایستگاه کشور واقع شده است .

جملاتی از کاربرد کلمه وارک

در مرداد ۱۳۸۹ و در دوازدهمین دوره جایزه کتاب فصل کتاب «آلودگی هوا: منشأ و کنترل آن»، نوشته کنت وارک و دیگران، با ترجمه کاظم ندافی، محمدصادق حسنوند، محسن حیدری، علی نقی‌زاده، چاپ انتشارات نص با همکاری کتاب ایرانیان، در بخش محیط زیست از حوزه علوم اجتماعی به عنوان کتاب برگزیده فصل معرفی شد.[۸][۹]
برده‌گر دو وارک یک روستا در ایران است که در شهرستان خرم‌آباد استان لرستان واقع شده‌است. برده‌گر دو وارک ۱۹ نفر جمعیت دارد.