وابستگان

معنی کلمه وابستگان در لغت نامه دهخدا

وابستگان. [ ب َ ت َ / ت ِ ] ( اِ مرکب ) ج ِ وابسته. منسوبین. || نوکران. ( از سفرنامه ناصرالدین شاه ). رجوع به وابسته شود.

معنی کلمه وابستگان در فرهنگ فارسی

جمع وابسته . منسوبین

جملاتی از کاربرد کلمه وابستگان

از جمله کارکردهای دیگر بازار می‌توان به مکانی برای شورشها و اعتصابها و سیاستمداری‌ها اشاره کرد. در دوران مشروطه رقابت تاجران اراک با انحصار طلبی شرکت‌های خارجی که در آن زمان در زمینه تولید و تجارت فرش در بازار فعال بودند باعث شد تا شهر اراک و به موازات آن بازار به یکی از کانون‌های عمده مبارزه با سرمایه‌داری خارجی تبدیل شود. بازاریان و وابستگان به اقتصاد بازار تحت تأثیر جریان نهضت مشروطه قرار گرفتند و این مسئله موجب نشر افکار ضد استعماری و ترقی خواهانه در شهر شد.
جعفر سبحانی این حادثه را به ملت ایران و وابستگان کشته شدگان تسلیت گفت.
محبوبیت این ترانه باعث شد جمهوری اسلامی تلاش کند آن را مصادره به مطلوب کند. آبان ۱۴۰۱ گروهی از وابستگان جمهوری اسلامی، با تغییر متن ترانه، قطعه تبلیغاتی جدید با نام «برای دختران همسایه» ساختند که در آن از زبان زنان افغان از زنان ایرانی درخواست می‌شد به اعتراض‌هایشان ادامه ندهند. این قطعه توسط کانال تلگرامی عیسی حسینی مزاری و برخی کارکنان خبرگزاری صدای افغان و مرکز تبیان افغانستان منتشر شد. شبکه دوم صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز در ویدئویی با تغییر متن ترانه آن را مصادره به مطلوب کرد و از «برای چادرهای شاهد گوهردشت، هفت سال مقاومت فرهنگی» و «برای» های دیگری به روایت حکومت نوشت.
«پسرم با رتبه والا، شهر داهود، یکی از وابستگان گجرات، زادگاه این گناهکار است. لطفاً توجه به ساکنان آن شهر را بر خود لازم بدانید.»
اوگوشو (به ژاپنی: 大御所 おおごしょ) عنوانی است که در قدیم به شاهزادهٔ حلال‌زادهٔ یا وابستگان نزدیک امپراتور ژاپن داده می‌شد همچنین بعدها به پدر کانپاکو (نایب‌السلطنه) نیز این عنوان داده شد.
آرامگاه خانوادگی خاندان آل آقا در کرمانشاه، در خیابان آرامگاه و در کنار پارک شیرین (چیاسور) قرار دارد که قبر بسیاری از وابستگان این خاندان در آنجا قرار دارد.
نقد جان شد یک درم وابستگان سیم را نیست یک جو گنج قارون گر کند آزاده خرج
موسی بن بغا (درگذشته ۲۸ صفر ۲۶۴ در سامرا) از سرداران با نفوذ ترک در دربار خلفای عباسی؛ بلاذری او را از وابستگان خاصّ خلیفه با عنوان «مولی امیرالمؤمنین» و طبری او را بغا الشرابی معرفی کرده‌اند. از تاریخ تولد و چگونگی پیوستن او به دربار عباسیان هیچ آگاهی در دست نیست. طبری نخستین بار در دورة واثق (۲۲۷–۲۳۲) و در رویدادهای ۲۳۱، در ماجرای کشتن احمد بن نصر خُزاعی، از او نام برده است
به زودی پس از نبرد سکیگاهارا، ایه‌یاسو زمین‌هایی را به وابستگان خود بخشید که به او در این راه خدمت کرده بودند. در سال‌های بعد افرادی که قبل از نبرد سکیگاهارا با ایه‌یاسو پیمان اتحاد بسته بودند به دایمیوهای فودای شهرت یافتند. همچنین دایمیوهایی که بعد از آن نبرد با او متحد شدند به عنوان دایمیوهای توزاما شناخته شدند. دایمیوهای توزاما نسبت به همتایان فودای خود درجه دوم شناخته می‌شدند.