همه دان
معنی کلمه همه دان در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه همه دان
هیچ نمیدانم و در عمر خویش منتظر یک همه دان بودهام
در تقویت ملک و سپه دست قوی به سالار نکت یاب وزیر همه دان را
یک همه دان در دو جهان کس ندید چون دو جهان یک همه دان دیدهام
غالب از غم چه خروشی به تو زیباست خموشی با کریم همه دان هیچ مگو هیچ مدانا
گر قصه خود عرضه رایش نتوان کرد صد شکر خدا کو همه دان و همه بین است
کلک همه دان راز دارت کلک همه دان راز دارم
جودت همه بخش عالم کون علمت همه دان آفرینش
پرسید ز عقل کل که آن چیست گفتا همه دان آفرینش
دانسته ایمن است و ندانسته غافل است هر مجتهد که نی همه دان است هیچ نیست
سیمرغ خود و قوّت پرواز مگس نیست بال و پر این هیچ کسان همه دان را