همکلام. [ هََ ک َ ] ( ص مرکب ) هم کلام. هم سخن. دو تن که با هم گفتگوکنند. || لقب مأمورانی که نادرشاه در هرشهر می گماشت تا اعمال و خیالات حکام را گزارش کنند وکارها به استصواب ایشان می گذشت. ( یادداشت مؤلف ).
معنی کلمه هم کلام در فرهنگ عمید
هم صحبت، هم سخن.
جملاتی از کاربرد کلمه هم کلام
قدرت وسمع وبصر،علم وحیات هم کلام و هم ارادت از صفات
همچنین او هم کلام دیگر است جامع اجزای عالم یک سر است