هم وزن

معنی کلمه هم وزن در لغت نامه دهخدا

هم وزن. [ هََ وَ] ( ص مرکب ) هم سنگ. دو چیز که دارای سنگینی برابر باشند. ( یادداشت مؤلف ). || دو شعر که در یک بحر عروضی تام یا با زحاف همانند ساخته شده باشد.

معنی کلمه هم وزن در فرهنگ عمید

دو تن یا دو چیز که به یک وزن باشند، هم سنگ.

معنی کلمه هم وزن در فرهنگ فارسی

(صفت ) ۱- دو یا چند کس یاچیز که دارای یک وزن باشند ( نسبت بهم ). ۲- دو یا چند شعر که از یک بحر باشند: این مثنوی هم وزن مخزن الاسرار نظامی است .

جملاتی از کاربرد کلمه هم وزن

بتیر شاهین شکار بتیغ خارا شکاف بوقر هم وزن کوه بوقع همسنگ قاف
من گرفتم دارد او هم وزن حسن خود گناه
یک ببر نر سیبری به طور متوسط هم وزن شیرهای آفریقای جنوبی هست و جثه و وزن کوچکتری نسبت به ببر بنگال دارد
البته می‌توان تا حد ممکن وزن را کاهش داد. باید توجه داشت در بام سبز هرگز نباید از خاک معمولی استفاده کنیم. در واقع بام سبز خاک مخصوص به خود را دارد که هم وزن بسیار کمتری دارد، هم برای گیاه مواد مغذی بیشتری دارد.
آن زمان از طرف یکی از دول خارجه، بسته‌ای به عنوان هدیه به دربار رسید و شاه قصد گشودن آن را کرد اما اسماعیل خان که بسته را مشکوک دید درخواست نمود این کار در محوطهٔ کاخ به وسیلهٔ خدمتگزاران انجام شود تا احتمال سوء قصد از شاه دور بماند. اتفاقاً هنگام بازکردن، بسته منفجر شد. شاه به رسم پاداش از دوراندیشی اسماعیل خان، هم وزن وی به او طلا اهدا کرد. او این طلاها را صرف ساختن جایگاه آن سنگاب کرد تا گنبد و پایه‌های سقاخانه با روکشی از طلا مزین شود. از آن زمان سقاخانه را «سقاخانه اسماعیل طلائی» نامیده‌اند.