هم وابستگی

هم وابستگی

معنی کلمه هم وابستگی در فرهنگستان زبان و ادب

{codependency, coaddiction} [اعتیاد، روان شناسی] رابطه ای ناسالم که در آن فرد یا افرادی پیوسته و بدون توجه به نیازهای خود به فرد معتاد و رفع نیازهای او کمک می کنند و با این کار موجب تداوم اعتیاد او و وابستگی خود به او می شوند

معنی کلمه هم وابستگی در دانشنامه عمومی

هم وابستگی ( به انگلیسی: Codependency ) ، گرایش برای بروز رفتارهای منفعل و بیش از اندازه خودمتکارانه است که به شکلی منفی روابط و کیفیت زندگی فرد را تحت الشعاع قرار می دهد.
هم وابسته کسی است که اجازه می دهد دیگران با سوءرفتارشان بر او تأثیر گذارند و او درصدد برمی آید تا به روش های مختلف رفتار آن ها را کنترل کند یا تغییر دهد. هم وابستگی، بیماریِ خودِ گم شده است و آن را می توان اینگونه تعریف کرد: هر اختلالی و رنجی که همراه با تمرکز فرد بر نیازها و رفتارهای دیگران است. هم وابستگی، شایعترین اعتیادی است که مردم پیدا می کنند. این حالت ناشی از تمرکز بیش از حد ما بر بیرون از خودمان است و باعث می شود که ما تماس خود را با آنچه در درونمان است از دست بدهیم. ما در درونمان سرنخ هایی داریم که ما را از راه های بیشماری یاری می کنند از جمله آن ها باورها، افکار، احساسات، تصمیم ها، اختیارات، تجارب، خاطرات، خواسته ها، حواس، نیازها، شهود، عوامل ناخودآگاه و شواهدی از عملکرد جسمی ما همچون ضربان قلب و تنفس مان هستند. اینها و موارد دیگر، بخشی از سیستم بازخورد دقیقی هستند که آن را زندگی درونی می نامیم.
چند تعریف از هم وابستگی:
• یک وضعیت چند بعدی ( جسمی، ذهنی، عاطفی و معنوی ) است که با هرگونه رنج و اختلالی ابراز می شود و همراه یا ناشی از تمرکز فرد بر روی نیازها و رفتارهای دیگران است. این وضعیت می تواند خفیف یا شدید باشد و بیشتر مردم این حالت را دارند. هم وابستگی می تواند بسیاری از مشکلات روانشناختی را تقلید کند یا همزمان با آن ها باشد یا آنها را تشدید کند. هم وابستگی به واسطه محول کردن مسئولیت زندگی و خوشبختی مان به خارج از "خود"ما ( خود کاذب ) و به دیگران به وجود می آید. این حالت درمان شدنی و بهبودی از آن امکان پذیراست.
• یک الگوی کنارآییِ هیجانی، روانشناختی و رفتاری است که در نتیجه رویارویی درازمدت فرد با مجموعه ای از قواعد ستمگرانه ( قواعدی که از ابراز آزادانه احساسات و گفتگوی مستقیم از مسایل شخصی و میان فردی جلوگیری می کند ) و به اجرا درآوردن آنها به وجود می آید.
• یک اختلال شخصیتی که بر پایه موارد زیر می باشد: نیاز به کنترل کردن در زمان برخورد با شرایط ناگوار، غفلت از نیازهای خود، تغییر دادن مرزهای خود از لحاظ صمیمیت و جدایی، گرفتار شدن با افراد مشخصی که مبتلا به اختلال هستند و تجلی های دیگری از قبیل انکار، احساسات انباشته شده، افسردگی و بیماری های بدنی وابسته به استرس.
• اشتغال ذهنی با زندگی دیگران که حاصل فشارهای روانی است و منجر به رفتارهای ناسازگار می شود.
• الگوی مختلی از نشانه های مرضی بالغ های رشد نیافته است که حاصل خانواده اصلی و فرهنگ ما است و باعث توقف در رشد هویت می شود و حاصل آن واکنش های بیش از حد‍ به مسایل بیرون از خودمان و واکنش کمتر از حد‍ به مسایل درون مان است. اگر هم وابستگی درمان نشود، تبدیل به اعتیاد می شود.
• یک بیماری است که در آن فرد در زمینه های زیر اختلال دارد:
• میزان عزت نفس مناسب
• تعیین مرزهای عملکردی
• پذیرفتن واقعیت خود و ابراز آن
• برآوردن نیازها و خواسته های خود
• تجربه کردن و ابراز واقعیت خود به صورت متعادل

جملاتی از کاربرد کلمه هم وابستگی

مخلوط‌کردن با سایر بنزودیازپین‌ها خطر سوءاستفاده، وابستگی روانی یا فیزیکی را افزایش می‌دهد. مطالعه‌ای در مورد ترک این دارو، هم وابستگی روانی و هم وابستگی جسمی به برومازپام را نشان داده‌است که شامل اثر بازگشتی قابل‌توجه اضطراب پس از ۴ هفته مصرف مزمن بوده‌است. کسانی که دوز آنها به تدریج کاهش یافت، هیچ مشکلی با کناره‌گیری نداشته‌اند.