هم مال

معنی کلمه هم مال در فرهنگ عمید

شریک در مال و ثروت.

جملاتی از کاربرد کلمه هم مال

مرحاشیهٔ شاه جهان را و حشم را هم مال دهنده‌ست و هم مال ستانست
که ای برده رنج سرای سپنج بسی جمع کرده به هم مال و گنج
همت راستی کار و هم رادی آئین که هم مال بخشی و هم دادگستر
در این اَلفنج‌گَه جویند زادِ خویش بیداران که هم زادست بر خوان‌ها و هم مال است در کان‌ها
نفس و هم مال را بحق چو فروخت برد جنت عوض وزان افروخت
ای خدمت تو بر رهی آمال رهی هم جان رهی تراست هم مال رهی
بعدها وقتی از هوشنگ ایرانی دربارهٔ چگونگی شکل‌گیری چنین ترکیبی در ذهن او پرسیدند، گفت: «یادم می‌آید روزی در غاری می‌دویدم. کسی جیغ می‌کشید. او را نمی‌دیدم. دیوارهٔ غار را که در این حال می‌دیدم، بعدها به نظرم می‌رسید که انگار غار می‌دوید و جیغ هم مال دیوارهٔ کبود همین غار بود.»
فتوح دنیوی رزق است و نعمت دگر هم مال و جاه و عز و نصرت
بی مال و جاه اگر نشود محتشم کسی هم جاه عترتی تو و هم مال اهل بیت
نیابی تو داماد هرگز چنوی کی هم مال دارست و هم خوب روی