هم جواری

معنی کلمه هم جواری در لغت نامه دهخدا

هم جواری. [ هََ ج ِ / ج َ ] ( حامص مرکب ) همسایگی یا هموطن بودن.
- حسن هم جواری ؛ به صلح و صفا با هم زیستن. رجوع به هم جوار شود.

معنی کلمه هم جواری در فرهنگ فارسی

همسایگی .

معنی کلمه هم جواری در فرهنگستان زبان و ادب

{juxtaposition} [زبان شناسی] قرار گرفتن واحدهای زبانی در کنار هم بی آنکه در آنها تغییری ایجاد شود

جملاتی از کاربرد کلمه هم جواری

شهر کوار در سال ۵۰۰ میلادی توسط قباد اول ساسانی بنیان گذاشته شد. البته آثار کاخی هخامنشی به جا مانده در این شهرستان و تپه‌های باستانی پیش از تاریخ و همچنین بنای سد تاریخی بند بهمن، نشان می‌دهد که بسیار بیشتر از زمان قباد ساسانی، منطقه کوار سکونتگاه و البته ناحیه‌ای آبادان و حاصلخیز بوده‌است، که از منابع مهم تأمین غلات و میوه جات در ایران در بوده. والبته به دلیل هم جواری با شهر گور، خاستگاه و نخستین پایتخت ساسانیان و قرار گرفتن در مسیر بندر سیراف به شمال از راه‌های اصلی ارتباطی ایران از لحاظ نظامی و اقتصادی بوده‌است.