هرمیون

هرمیون

معنی کلمه هرمیون در لغت نامه دهخدا

هرمیون. [ هَِ ی ُ ] ( اِخ ) دختر منلاس و هلنا. ( فوستل دوکولانژ ). تنها دختر منلاس و هلن بود. در قدیمترین افسانه ها چنانکه در اودیسه بچشم میخورد چنین روایت شده است که منلاس او را غیاباً نامزد نئوپتولم پسر آشیل کرد و در مراجعت به لاسدمون جشنی برای این همسری گرفت. این همسری با جنگ معروف تروآ ارتباط داشته است زیرا منلاس برای پیروزی در جنگ تروآ نیازمند کمک نئوپتولم بود. و در نتیجه این ازدواج میان «اورست » نامزد پیشین هرمیون و نئوپتولم رقابتی پدید آمد و سرانجام نئوپتولم به دست شورشیان «دلف » و به تحریک رقیب خود کشته شد و هرمیون به همسری «اورست » در آمد و پسری به نام تیسامنون به دنیا آورد. ( از فرهنگ اساطیر یونان و رم ، پیر گریمال ، ترجمه بهمنش صص 416 - 417 ).

معنی کلمه هرمیون در فرهنگ فارسی

دختر منلاس و هلن و زن پیروس ( سردار اساطیری یونانی که در تصرف شهر ترویا اول کسی بود که در شکم اسب چوبی داخل شد ) و سپس بهمسری ارست در آمد .

معنی کلمه هرمیون در فرهنگ اسم ها

اسم: هرمیون (دختر) (یونانی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: hermiyon) (فارسی: هرمیون) (انگلیسی: hermiyon)
معنی: نام همسر سردار اساطیری یونان

معنی کلمه هرمیون در دانشنامه عمومی

هرمیون ( به یونانی: ( Ερμιόνη ( μυθολογία ) ، یکی از شخصیت های اساطیری یونان باستان است. تنها فرزند منلائوس و هلن، هرمیون بود او سه برادر داشت که کمی قبل از جنگ تروا به نامزدی اورستس درآمد، ولی منلائوس برای جلب نظر نئوپتولموس که حضورش برای فتح تروا ضرروی بود، دخترش هرمیون را به همسری نئوپتولموس پسر آشیل درآورد. اورستس ناخشنود، نئوپتولموس را کشت و به این ترتیب توانست آزادانه با هرمیون پیوند زناشویی ببندد و از او پسری به نام تیزامنوس زاده شد.

جملاتی از کاربرد کلمه هرمیون

در هری پاتر و محفل ققنوس، محفل ققنوس دوباره تشکیل می‌شود و محل قرارگاه میدان گریمولد شماره دوازده است و او، خانوادهٔ ویزلی، هرمیون و هری چند ماهی را در این خانه اقامت می‌کنند.
در این سال هری به همراه رون و هرمیون از مدرسهٔ هاگوارتز می‌روند و سعی در نابودی جان‌پیچ‌ها می‌کنند.