هردی

معنی کلمه هردی در لغت نامه دهخدا

هردی. [ هَِ دا ] ( ع اِ ) زردچوبه. ( منتهی الارب ). هرداء. ( اقرب الموارد ). رجوع به هرداء شود.
هردی. [ هَُ دی ی ] ( ع ص نسبی ) از هرد، رنگ کرده.( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). زعفرانی. زردچوبه ای.

معنی کلمه هردی در فرهنگ فارسی

از هرد رنگ کرده زعفرانی

جملاتی از کاربرد کلمه هردی

در اوایل اکتبر ۲۰۲۳، پس از دستگیری ۵ یهودی اولترا ارتدوکس هردی به دلیل تف کردن به مسیحیان در خارج از کلیساها، بن گویر در پی دستگیری‌ها گفت که این "پرونده جنایی" نیست. او قبل از ورود به سیاست، از تف کردن یهودیان به مسیحیان به عنوان "یک رسم باستانی یهودی" دفاع می کرد. پس از حمله حماس به اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۳، بن گویر گفت: "اسرائیل یکی از سخت ترین حوادث تاریخ خود را تجربه می کند. اکنون زمان پرسش، آزمایش و تحقیق نیست."