هربذ

معنی کلمه هربذ در لغت نامه دهخدا

هربذ. [ هَِ ب ِ ] ( معرب ، اِ ) هربد. یعنی مجاور آتشکده هنود یا مردم باقدر و عالم ایشان. ( منتهی الارب ). نگهبانان آتشکده های هند و آنها براهمه اند و گویند بزرگان هند و علمای آن دیارند. ( اقرب الموارد ). || خادم آتشکده مغان. ( منتهی الارب ). و گویند خدم آتشکده مجوس اند و این لغت فارسی است. ( اقرب الموارد ). || قاضی گبران. ج ، هرابذة. ( منتهی الارب ). رجوع به هرابذة و هربد شود.

معنی کلمه هربذ در فرهنگ فارسی

جمع : هرابذه.
هربد . یعنی مجاور آتشکده هنود یا مردم با قدر و عالم ایشان . خادم آتشکده مغان .

جملاتی از کاربرد کلمه هربذ

علی بن موسی الرضا به هربذ گفت: «به من از زرتشت خبر بده آن کس که گمان می‌کنی او پیامبر است. دلیل تو بر نبوت او چیست؟» هربذ گفت: «او برای ما معجزاتی آورد که قبل از او کسی نیاورده بود. ما آن‌ها را مشاهده نکرده بودیم اما از طریق اخبار به ما رسید… پس او را پیروی کردیم.» علی بن موسی پاسخ داد: «به صرف وصول اخبار از او پیروی کردید؟» هربذ جواب داد: «بله.» علی بن موسی گفت: «سایر امم گذشته هم این چنین بودند که خبرهایی از معجزات پیامبران… از معجزات موسی و عیسی و محمد به آن‌ها رسیده بود. پس عذر شما برای عدم اقرار به آن‌ها چیست اگر به صرف وصول اخبار نسبت به معجزات زرتشت به او اقرار کردید؟» هربذ سکوت کرد و در مکان خود قرار گرفت.