هراتی. [ هََ ] ( ص نسبی ) منسوب به شهر هرات. || نوعی از برنج در گیلان. ( یادداشت به خط مؤلف ). ظاهراً منسوب به دهکده هرات رودسر است. رجوع به هرات شود. هراتی. [ هََ ] ( اِخ ) از شعرای قرن نهم ومعاصر مؤلف مجالس النفائس است. این مطلع از اوست : فصل بهار و موسم گلها شکفتن است ساقی بیار باده ، چه حاجت به گفتن است ؟ رجوع به مجالس النفائس ، ص 80 شود.
هَراتی (یا هروی) گویش فارسی که مردم هرات در بخش علیای رود مرغاب افغانستان بدان سخن می گویند. صامت های هراتی همانند صامت های فارسی است. برخی تغییرات آوایی هراتی به قرار زیر است: تبدیل /e/ پایانی و کسرة اضافه به /a/ در puxa «کاه گندم»؛ تبدیل /b/ به /v/ در tarvand «تَربند» (پارچة خیس که روی زخم گذارند)؛ تبدیل /r/ به /l/ و برعکس در panjala «پنجره»؛ /f/ به /p/ در patir «فیتر/فطیر»، تغییر /-rx-/ به /-xf/ در nexr «نرخ»، /y/ به /j/، نیز تبدیل /d/ به /t/ در sabat «سبد»؛ تبدیل -n پایانی به -m در دوم شخص جمع ماضی مطلق و raftam «رفتند»، و در nastaran «نسترن». افزودن پسوند -ak به سوم شخص مفرد ماضی و دوم شخص مفرد امر افعال. 50010800
جملاتی از کاربرد کلمه هراتی
ایل کلهر در دفع تجاوز افغانهای هراتی و جلوگیری از تجاوزات پی در پی دولت عثمانی و اعراب به مرزهای غربی ایران و تأمین نیروهای مسلح نقش بسزایی داشتهاست. با شروع جنگهای ایران و عثمانی از زمان صفویان تا روزگار قاجاری عملکرد این ایل با سران آن در تاریخ جنگها و فتوحات ثبت و ضبط گردیدهاست.
این داستان با روایتهای گوناگون درمیان فارسی زبانان متداول است. علاوه بر نامهای متفاوتش قصهٔ آن نیز تفاوتهایی دارد، ازجمله تعداد بزغالهها و نامهایشان. در روایت تهرانی این داستان بزغالهها سه تا هستند و نامهایشان به ترتیب سن شنگول، منگول و حبهٔانگور است و نام مادرشان بزبز قندی است. در روایت کابلی تعداد بزغالهها چهارتاست و نامهایشان به ترتیب سن انگک، منگک، گلولهٔ سنگک و خاکستری جان مادر است و در این روایت گرگ هر سه بزغالهٔ بزرگتر را میخورد. در روایت هراتی نام بزغالهها به ترتیب سن الیل، شلیل و خاکستری جون مادر است و نام مادرشان بزک زنگوله پا است. در برخی از این روایتها گرگ به جای سفید کردن دستش با آرد میرود و دستش را حنا میکند تا حنایی شود.
ابواحمد سامی هروی، از شاعر هراتی است. بیت زیر از شعرهای او درباره شهر هرات است.
از دیگر اقدامات وی، کشتار فضلا و دانشمندان سنی مذهب بود که حاضر به دست برداشتن از باورهای خود نشدند. برای نمونه میتوان به شیخالاسلام (تفتازانی) هراتی و حسین بن معینالدین میبدی یزدی اشاره کرد.
تقریباً سهچهارم (۷۷٪) مردم ولایت هرات در روستاها زندگی میکنند و یکچهارم یعنی ۲۳٪ در شهرها هستند. نیمی از مردم مرد و نیمی دیگر زن هستند. فارسی و توسط ۹۸٪ از مردم گفتار میشود. همینطور این دو زبان در ۹۷٫۷٪ روستاهای این ولایت سخن گفته میشود. زبان گفتاری باقی مانده مردم ترکمنی است. زبان مادری اکثریت مطلق باشندگان ولایت هرات فارسی با گویش هراتی میباشد.
مسجد جامع تربت حیدریه در میدان مرکزی شهرستان تربت حیدریه واقع شدهاست و قدمت آن به اواخر دوره قاجاریه برمی گردد. این مسجد به همت شخصی با نام حاج ابوالقاسم هراتی ساخته شدهاست که بقایای مسجد قدیمی تر را تخریب کرده و به هزینه خود آن را تعمیر کردهاست و حال به این صورت درآمده. آنچه باعث شکوه عظمت مسجد است ایوان بلندی است که دو گلدسته در دو طرف آن ساخته شدهاست.
ابوالحسن فرزند آقا رضا جهانگیری و اصالتاً اهل هرات در ایران صفوی بود؛ هراتی که دارای سبک خاصی از نگارگری ایرانی بود.آقا رضا به عنوان یک هنرمند شناخته شده و قبل از به سلطنت رسیدن جهانگیر شاه (حدود ۱۶۰۵–۱۶۲۷) کار برای او را آغاز کرد. هنگامی که ابوالحسن شروع به تولید هنر کرد، جهانگیر، مهارتهای پسر را درک کرد. در سال ۱۵۹۹، ابوالحسن به همراه جهانگیر به دربار تازه تأسیس او در اللهآباد نقل مکان کرد.
بعدها بارانیها به جهان آباد و ده خان مهاجرت کرده و به کار کشاورزی و دامداری پرداختهاند. امروزه این طایفه در حاشیه نیزار میان کنگی زابل سرخس، ده چاهشند و منطقه قائنات و گلستان به این حرفه مشغول هستند. بارانیها در روستاهای جهان آباد، ده قجر، ده بارانی و به طور کلی در بخش وحاشیه شرق مرز ایران که از مشهد تا زابل امتداددارد ساکن میبیاشند. ناگفته نماند طوایف بارانی .هراتی .دلارامی هم لهجه و هم زبانند وبه لهجه هراتی تکلم میکنند