هارتمان

معنی کلمه هارتمان در لغت نامه دهخدا

هارتمان. ( اِخ ) فُن آو. شاعر حماسه سرای آلمانی که در حدود سال 1170 م. در سواب متولد شد و نزدیک به سال 1210 درگذشت.
هارتمان. ( اِخ ) روبرت. مردم شناس و نژادشناس آلمانی که در سال 1832 م. در «بلانکنبورگ » ( هارتس ) متولد شد و در سال 1893 در «نوی بابلسبرگ » درگذشت. در دانشگاه برلین تدریس کرد و آثار عمده اش بدین قرار است : مسافرت بارن دُ بارنیم در شمال شرقی افریقا ( 1863 )، نقشه کشورهای نیل از نظرهنر و تاریخ طبیعی ( 1865-1866 م. )، سودانیها ( 1876 )، اقوام افریقایی ( 1880 )، میمونهای انسان نما ( 1883 )، رساله ای در تشریح انسان ( 1881 )، گوریل ( 1881 )، حبشه ، کشورهای نیل ( 1883 )، ماداگاسکار ( 1886 ).
هارتمان. ( اِخ ) ژان -پیر-امیل. موسیقیدان دانمارکی که در سال 1805 م. در کپنهاگ متولد شد و در سال 1900 در همان شهر درگذشت. اپرایی به نام کربو ( 1832 ) داد و پس از آن چیزی نگذشت که چند اپرای دیگر به نام کورن دور ( 1834 ) و دزدان دریایی ( 1835 ) و همچنین کریستیان کوچک و دو باله و یک کنسرتو برای وین نوشت.
هارتمان. ( اِخ ) ژلیوس فون. سرباز آلمانی که در سال 1774 متولد شد و در سال 1856 درگذشت. در اردوکشی پنن سولر و واترلو به فرمان ولینگتن بود و در سال 1836 به درجه سرتیپی رسید و در سال 1850 بازنشسته شد. پسرش ژونیوس نیز سرباز بودو در نبردهای اطراف نتز و اورلئان ( 1870 ) شرکت کرد و حاکم استراسبورگ شد ودر بین سالهای 1871-1875 م. حاکم استراسبورگ بود.
هارتمان. ( اِخ ) کارل آمادئوس ( متولد 1905 م. ) موسیقیدان آلمانی ( متولد موناکو ) که خودش را از نازیها کنار کشید. شاگرد زرشن بود، پیرو مکتب اتونان . آثارش شامل پنج سمفونی ، دو کوارتت زهی ، کنسرتو برای پیانو به همراهی سازهای بادی و ضربی ، و نیز کنسرت موسیقی مدرن که در مونیخ برگزار گردید قابل ملاحظه بود.
هارتمان. ( اِخ ) کارل روبرت ادوارد فن. فیلسوف آلمانی که در سال 1842 م. در برلن متولد شد و در سال 1906 درگذشت. پسر یک ژنرال توپخانه بود و در سال 1858 م. به آموزشگاه توپخانه وارد ولی در سال 1865 به علت ضربه ای که به زانویش وارد شد استعفا کرد و از ارتش کناره گرفت. در سال 1869 «فلسفه ناخودآگاه » ( وجدان مغفول ) را منتشر کرد که در سال 1877 بوسیله نولن به فرانسه ترجمه شد. این اثر نه تنها فلاسفه را به بحث و گفتگو وادار کرد، بلکه تمام مردم جهان را به مشاجرات حادی برانگیخت. هارتمان آثار زیادی منتشر کرد، رسالات و مقالاتی در روزنامه ها و مجلات نوشت و روانشناسی نو ( 1901 ) که تاریخ آلمان در نیمه دوم قرن اخیرمیباشد از اوست. هارتمان علاوه بر فلسفه ناخودآگاه که در سال 1894 به نام داروینیسم به فرانسه ترجمه شد و «دین آینده » را در سال 1894 منتشر کرد. هارتمان عونیست است یعنی حقیقت عالم را بوسیله یک عنصر بیان میکند، «فکر» منطقی و «اراده ٔ» غیرمنطقی در ناخودآگاه بهم می آمیزد. یعنی درناخودآگاه است که به جهان جان بخشیده میشود. هارتمان با بدبینی مطلق و افکار سلبی شوپنهاور و نیز با خوش بینی لایب نیتس و هگل درافتاد. اصول عقاید شوپنهاور را اختیار کرد و در اهمیت اراده و بدبینی نسبت به امر زندگانی تصرفی در آن نمود. به این وجه که شوپنهاور اراده را اصل دانست و علم را فرع و خادم اراده پنداشت ، ولی هارتمان به هگل نزدیک شد از آن رو که علم را فرع و تابع اراده قرار نداد و آن دو را در عرض یکدیگر دانست و اصل وجود را مجموع این دو پنداشت و آن اصل را «بی خود» نامید که هم اصل حقیقت انسان است و هم اصل حقیقت جهان. و مراد از «بی خود» آن است که از خودآگاه نیست و توضیح این سخن را چنین میتوان کرد که چون در احوال موجودات تأمل می کنیم می بینیم اکثر اعمال اصلی و مهم از آنها در حال بیخودی صادر می شود، یعنی آنکه عمل را می کند یا اصلاً قوه آگاهی از خود ( یعنی بر نفس خود ) ندارد ( مانند گیاه و بعضی از جانوران ) یا اگر دارد آن اعمال بدون التفات و رویه و اراده که مستلزم آگاهی از خود است صورت می گیرد. از روی طبع و فطرت مانند اعمالی که از جانوران سر میزند در ساختن لانه و آشیانه و فراهم آوردن آذوقه و همه اعمال بدن جانوران ، از قبیل تنفس و تغذیه و تولید مثل و فروع آنها که ادراک و شعور در آن مداخله ندارد، بلکه مزاحم است. پس اصل و حقیقت جهان ، قوه ای است در حال بیخودی ولیکن از این سخن مقصود این نیست که شعور و عقل و قوه آگاهی از خود یعنی ادراک نفس حقیقت ندارد یاناچیز است ، بلکه غرض این است که آن اصل فوق این قسم ادراک و شعور است و شعور و ادراک نفس و عقل ما از آن ناشی می شود... ( سیر حکمت دراروپا ج 3 صص 124-125 ).

جملاتی از کاربرد کلمه هارتمان

سرهنگ اریش هارتمان در نهایت روز ۲۰ سپتامبر سال ۱۹۹۳ در سن ۷۱ سالگی در وایل ایم شونبوخ درگذشت.