هابی. ( ع ص ، اِ ) غبار ساطع. ( از اقرب الموارد ). غبار بلندبرآمده. ( از منتهی الارب ). || گریزنده. ( منتهی الارب ). || اسب گریزنده. || خاکستر آمیخته به خاک. ج ، هُبّی : نجوم هبی ؛ یعنی هابیه پوشیده به غبار. ( از اقرب الموارد ). پوشیده شده و آکنده از غبار و گردآلود. ( ناظم الاطباء ) || خاک گور. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تراب قبر، وهاب کجثمان الحمامة اجفلت. || موضع هابی التراب ؛ یعنی گویی خاک آن مانند هباء یا غبار است در رقت. ( از اقرب الموارد ). جایی که خاک آن در نرمی مانند غبار باشد. ( ناظم الاطباء ). || تراب و رماد هاب ؛ منتشر در جو. مالک بن ربیب گوید : تری جدثاً قد جرت الریح فوقه ترا باکلون القطلانی هابیا.( ازاقرب الموارد ).|| خاک که به غبار ماند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
معنی کلمه هابی در فرهنگ فارسی
غبار ساطع . یا گریزنده .
معنی کلمه هابی در دانشنامه عمومی
هابی ( به آلمانی: Haby ) یک شهر در آلمان است که در رندسبورگ - اکرنفورده واقع شده است. هابی ۵۸۸ نفر جمعیت دارد.
جملاتی از کاربرد کلمه هابی
در این فیلم همچنین الک گینس در نقش بن (اوبی-وان) کنوبی حضور دارد و جان هالیز نقش لوبات، دستیار لندو را به تصویر میکشد. نیروهای شورشی شامل ژنرال ریکان (با بازی بروس بوآ)، سرگرد درلین (جان راتزنبرگر)، کال آلدر (جک مککنزی)، داک رالتر (جان مورتون)، وج آنتیلس (دنیس لاسن)، زیو سنسکا (کریستوفر مالکوم) و هابی کلیویان (ریچارد اولدفیلد) هستند.
علیرغم خروجی متناقض، این گروه از طریق نمایشگاه و از طریق مجلۀ فصلنامۀ خود به نام اسب هابی اتحادیه قرن که از ۱۸۸۴ تا ۱۸۹۲ میلادی چاپ میشد، به رسمیت شناخته شد. سپس این مجله به اسب هابی تغییر نام داد و تا دو سال دیگر ادامه داد تا اینکه در سال ۱۸۹۴ میلادی تعطیل شد. [نیازمند منبع] اسب هابی به عنوان راهی برای به اشتراک گذاشتن دیدگاههای اتحادیه عمل میکرد و هنر دستساز را برخلاف صنایع مکانیکی ترویج میکرد.[نیازمند منبع]
گرچه که بالوک طی دهه ۱۹۸۰ میلادی از فرمانداری امتناع کرد، چشمانش به دنبال ستوان-فرمانداری بود، هنگامی که در ۱ ژوئن ۱۹۸۷ میلادی، متصدی بلند مدت آن سمت یعنی ویلیام پی. «بیل» هابی جونیور از هیوستون اعلام داشت که بدنبال دوره ششم آن سمت نیست. بالوک به سرعت نامزدیش را برای ستوان فرمانداری در سپتامبر ۱۹۸۷ میلادی اعلان نمود.