معنی کلمه نوق در لغت نامه دهخدا
نوق. [ ن َ وَ ] ( ع اِ ) سپیدی با اندکی سرخی. ( منتهی الارب ). سپیدی و بیاضی که اندک رنگ سرخی در آن باشد. ( از اقرب الموارد ).
نوق. ( اِخ ) نام یکی ازدهستانهای شش گانه شهرستان رفسنجان است. این دهستان در شمال رفسنجان در جلگه معتدل هوایی واقع شده و محدود است از شمال و شمال شرقی به دهستان بافق ، از مشرق به بخش زرند، از جنوب به دهستان کشکوئیه و از مغرب به دهستان انار. آب دهستان از قنوات تأمین میشود و لب شور است. محصول عمده اش غلات و پسته و پنبه و لبنیات و شغل مردمش زراعت و گله داری است. دهستان نوق از 70 قطعه آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 5800 تن است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).