معنی کلمه نوامی در لغت نامه دهخدا نوامی. [ ن َ ] ( ع اِ ) ج ِ نامیه. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نامیة شود.
جملاتی از کاربرد کلمه نوامی مظلمه در گردن و وزروو بال وه که چه با برک و نوامی می روی هاتف دولت مرا آواز داد: کین نوامی گو: عراقی، ز آن ماست