نعمت الله

معنی کلمه نعمت الله در فرهنگ فارسی

سید نعمت الله بن عبدالله جزائری شوشتری ( ف. ۱۱۱۲ ه.ق . ) از اکابر متاخرین علمای امامیه که در فقه و حدیث و تفسیر و ادب و علوم عربی متبحر و استاد بود . وی از شاگردان علامه مجلسی و ملامحسن فیض کاشانی است و از تالیفات او : انس الوحید حاشیه اسبتصار حاشیه شرح جامی شرح روضه کافی شرح کبیر نور الانوار و هدیه المومنین است .
دهی است از دهستان صوفیان بخش شبستر شهرستان تبریز در ۸ هزار گزی جنوب غربی شبستر در جلگ. معتدل هوائی واقع و آبش از چشمه محصولش غلات و حبوبات شغل اهالی زراعت و گله داری است .

معنی کلمه نعمت الله در فرهنگ اسم ها

اسم: نعمت الله (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: neematollāh) (فارسی: نِعمت‌الله) (انگلیسی: neematollah)
معنی: ترکیب دو اسم نعمت و الله ( بخشش و خدا )، احسان و بخشش خداوند، ( اَعلام ) نعمت الله کرمانی ( = شاه نعمت الله ولی ) : [، قمری] صوفی و شاعر متولد حلب، بنیانگذار سلسله ی درویشان نعمت الهی، مؤلف رساله های متعدد به فارسی و عربی و دیوان شعری که چاپ شده است، او پس از سفرهای فراوان، سال پایان عمرش را در ماهان کرمان گذراند، بخشش خداوند

معنی کلمه نعمت الله در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] نعمت الله (ابهام زدایی). نعمت الله ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • نعمت الله علی، فرزند ابوالعباس احمد، فقیه و از افراد مشهور آل خاتون• نعمت الله نخجوانی، از علمای بزرگ و مشایخ صوفیه، معروف به شیخ علوان و شیخ بابا نعمت الله• نعمت الله یوسفیان، از علمای معاصر شیعه• نعمت الله نصیری، از رجال و سیاسیون دوره پهلوی• سیدنعمت الله جزایری، فقیه ، محدّث و ادیب امامی قرن یازدهم و دوازدهم• سیدنورالدین نعمت الله، سیدنورالدین نعمت الله معروف به شاه نعمتالله ولی شاعر صوفی ایرانی در قرن هشتم و مؤسس سلسله نعمت اللهیه
...

جملاتی از کاربرد کلمه نعمت الله

(عارف و شاعر بزرگ شاه نعمت الله ولی)
ز جام ساقی وحدت می توحید می نوشم حریف نعمت الله شو بیا گر باده می نوشی
از شاگردان وی می‌توان به علی تشکری آرانی (دامادش) و میرزا نعمت الله بیضائی آرانی اشاره نمود.
ناز آغاز کرد باز آن یار نعمت الله در نیاز آمد
مستست نعمت الله و بر دست جام می بستان و نوش کن که بیابی کمال او
مطرب عشاق ما مستانه می‌گوید سرود نعمت الله این غزل از وی روایت می‌کند
در طریق عاشقی عمریست تا ره می رویم رهبری چون نعمت الله رهنما داریم ما
تو را چون نیست ذوق نعمت الله ازین قول و از آن قائل چه حاصل
لاو الا هر دو را بر هم شکن کاین نصیحت نعمت الله می کند
در طریقی که نیست پایانش نعمت الله از این و آن بگذشت
هرچه گویم ز خود نمی گویم نعمت الله کرده تقدیرم
نگر در آفتاب نعمت الله که در هر ذره ای روشن بدیده